آموزش تستمحور که اشغالکننده حافظه، تخریبکننده خلاقیت و روحیه نوجویی و کنکاش علمی فرد است، بزرگترین لطمهاش متوجه مقوله کتاب و کتابخوانی بوده و متاسفانه دو وزارتخانه آموزش و پرورش و آموزشعالی در طول سالهای متمادی، بر عمق و گستره این حفره آسیبزا افزوده است...به این معنا که هیچگاه برنامهای کارشناسی وهدفگذاری شده درسطح مدارس و دانشگاهها برای ترویج کتابهای موثر و سالم غیردرسی و تفکیکشده از کتابسازیهای کمکآموزشی و ... با هدف روشنگری فرهنگی در نسل جوان و نوجوان ندیدهایم. این بیبرنامگی که دلایل متعددی دارد، باعث میشود که کتابهای سالم، محتواگرا و تعالیدهنده به فکر و ذهن و اندیشه، پشت در مدارس و دانشگاهها معطل بمانند، در عوض کارهای زرد و بیمحتوا که آسیب و صدمه روحی و شخصیتی به دانشآموز و دانشجو میزند، توسط شبکههای رسانهای معاند، تبلیغ و تمجید میشود و خروجیشان چیزی به جز اخلاق، فرهنگ و تمدن ایرانی نیست در بین افراد، دست به دست شود! چرا؟ به این دلیل که راه برای جریان سالم آب، بسته شده و گندابها و مردابهای متعفن، فرصت را برای خودنمایی و عقدهگشایی از دست نمیدهد! نمونههای آن را در سالهای گذشته کم ندیدهایم! کتابها و مطالبی که از نظر تکنیکی و فنی هم نمرهای نمیگیرند، متنهای ترجمهای ضعیف و خفیف از ترجمههایی دیگر! با امضاهایی ناشناخته، یا محتوایی مثلا هنری و ادبی که در دهههای ۳۰ و ۴۰ هم کلی برای مطرح کردن آنها طفره رفته و تقلا شده اما امروز با ترفندهای سیاسی و رسانهای به خورد مخاطبی داده شده یا بهتر است بگوییم تحمیل میشود که تازه قرار است کتابخوانی را تجربه کند و متاسفانه در شروع کار، ناگزیر است در این فضای واپسگرا، مسخکننده و به دور از تعالیبخشی تنفس کند! وقتی صحبت از برنامهریزی مناسب برای اوقات فراغت جوان و نوجوان میشود، صرفا این زمان در ذهن اکثریت افراد جامعه، بهویژه متولیان آموزش و پرورش و آموزش عالی به ایام تعطیلات تابستانی محدود میشود، درحالی که در طول سال تحصیلی هم دانشآموز و دانشجو وقتهای خالی مناسبی دارد که میتواند با مطالعه و کسب آگاهی و دانایی، ذهن و درون خود را تقویت وتنومندسازد وقطعا این پشتوانه مطالعاتی، درفرآیند آموزش درسی وتحصیلی اوهم بیتاثیر نیست.درفرصتها و یادداشتهای دیگر، باز هم میتوان در این زمینه حرف زد،راهکار ارائه کردودرخصوص محتوابحث و کنکاش آگاهانه، با رویکرد ارتقابخشی داشت اما متاسفانه این گونه به نظر میرسد که «عملگرایی در حوزه فرهنگ مطالعه» سالهاست رنگ باخته و کمترین توجهی نیز به آن نمیشود و با به صدا درآمدن زنگ هفته کتاب و کتابخوانی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن هم سالی یک بار، گرههای کور این وادی، باز نشده و نخواهد شد! بایدکاری کردکه«کتابخوانی» به معنای واقعیاش، جایگزین «کتاببازی» شود.